Car Radio

نسخه بتا کارردیو

Car Radio

نسخه بتا کارردیو

در پی اتفاقات امروز و دل پر من بعده حرفای ویرا و ویدیو پشت ویدیو اومدم پست بزارم. از اونجا که واقعا نمیدونم چی بزارم تصمیم گرفتم یه جورایی خاطره نویسی کنم شاید بد نباشه.

ده دی ماه نود و شش

امروز همه جا شلوغ بود. شلوغ چندتایی معنی داره، من دارم دقیقا از معنی منفیش حرف میزنم. آفتاب امروز بدجور گیر داده بود و سر صپی هوا مثه چی گرم بود. دو سه تا از بچه ها گفتن نمیان بعده امتحان بریم یه چیزی بخوریم و پیچوندن رفتن. دلیلو که پرسیدیم گفتن احتمالا شلوغ بشه.

منم با یه لبخند مطمئن و خیلی شیک برگشتم کلی دلایل متطقی که چرا اینجا هیچوقت شلوغ نمیشه که در حوصله ی جمع نیست آوردم. یعنی اگه سرصپی به حرفام گوش میدادین منطقی بود. خیلی منطقی تر از تصوراتتون. بعدش رفتیم خودکار سفید گرفتیم برگشتیم خونه ، قول یه نقاشی داده بودم به عسل نشستیم به کشیدن. بعد دیدم که ظاهرا دوستان دارن دونه دونه فیلتر میشن. سرعت نت مام به شدت ریده بود. بعده مدتی چت و از این حرکتا تهش گزفتیم خوابیدیم شش عصر بیدار شدیم که اهههههه. نهههه؟ مام فیلتر شدیم رفت. اولش به چپمون بود بعد کمی نگران شدیم و بعد که وی پی ان وصل شد با اعتناد به نفس تمام عیار با یه عینک دودی خیالی احساس مهم بودن کردیم که فیلتر شدیم. یهو شب که شد ویرا اومد واسم گف که چی دیده و شلوغ بوده بیرون و این حرفا. اینجای حرفاش که رسید من مثه خر گریه کردم. حالا یه ساله گریه نکردم=))). دیگه خلاصه در بهت و اشک خنده م گرفته بود که احمق سر صپی چقد مطمئن بودی از هرچی حرف میزنی نحسش میکنی اتفاق میفته.شومی اصن تو. یه یک ساعت بعدشم گفتم واتس اپ بهتره که همون لحظه خبر فیلتر شدنش رسید=| 

یعنی میخوام بگم اتفاقات رخ میدن.ولی اینجا وبلاگ مبلاگه دستم قده چنل باز نیست وگرنه میگفتم. چقد چرت گفتم نه؟ فک میکنم لازم بود خپ. این وبلاگ تهش قراره به کجا کشیده بشه سوال خوبیه.

پ.ن: فکر میکنم تو این هیر و ویر تنها چیزی که واسمون مونده موزیک خوبه. بیتلس گوش بدین. لت ایت بی از بیتلز گوش بدین. کمی شاید حالمون بهتر بشه. شب به خیر. 

00:58

اولین پست نسخه بتامونه

الان که اینجام، معلوم نیست قراره چی بشه بعدش. یعنی خپ به احتمال زیاد فیلترینگ برداشته میشه ما تو همون چنلا میمونیم ولی تازه که وبلاگو زدم دیگه حذف مذف یوک. معلومم نیس میخوام چی بزارم توش. هنوزم نمیدونم امکان چند ادمینی داره یا نه. اگه داشته باشه که نانا و هیر و شبی ام کوچ میکنن همین جا دیگه. ولی دارم به این فکر میکنم که اگه کلا فقط اینجا مونده و چنلا نموندن چقد رادیو دادن سخت بشه ولی قشنگ*-* اصن نمیدونین عجب حسی داره . یه حس غریب آشنا. ای غریب آشنا دوست دارممم بیاااا منو همرات ببررر به شهر قصه هاااااا، بگیر دست منو تو دستاتتتت. چه خوبه نمیدونم چیمون یکی بشه باهم، دیگه واقعا بقیشو یادم نمیاد=))  این قالبم همچین جالب نیست ولی فعلا باشه تا بعد یه وقتی گیر بیارم ببینم چی کارش کنیم. خلاصه ولکام ولکام. D: 

پ.ن: قراره غلط املاییا زیاد بشن. کلا به طرز عجیبی تو وبلاگ وقتی پست میزاری غلط املایی زیاده. عفو کنید ما را. مای خسته را.